قطعاً ساماندهی بهتر از انتقال پایتخت است

آرامش، اولین گمشده ساکنان شهر تهران است. هوای خاکستری، صف های چند کیلومتری خودرو و تبدیل شهر به یک جنگل ساختمانی توصیف دقیقی از وضعیت ساکنانی است که در آن گیر افتاده اند. آمارها هم همین حکایت را از تهران دارند. فوت سالانه دو هزار و ۳۰۰ نفر و افزایش آمار ابتلا به آلزایمر و پارکینسون به علت آلودگی هوا، رکوردزنی آمار ابتلا به سرطان، ابتلای چهار هزار نفر شهروند تهرانی به اختلالات روانی، تنها جامعه آماری کوچکی از هزاران پیامد زندگی در شهر تهران در این چند سال است. حرکت دوان دوان تهران به سمت بحران، سبب شده تا گروهی راه عبور از این سختی را جداکردن عنوان «پایتخت» از «تهران» بدانند تا از این طریق اندکی بار تهران سبک شود. اما گروهی دیگر به اجرای راهکارهای کوتاه مدت و میان مدت برای تغییر وضعیت شهر تهران امیدوارترند. آنها می گویند مسیر حل مشکلات تهران از «انتقال پایتخت» نمی گذرد.
تولد ایده
سابقه بحث انتقال پایتخت به سه دهه پیش برمی گردد؛ اما در دهه ۷۰ برای اولین بار، این موضوع فراتر از نظرات غیررسمی، در دولت سازندگی مطرح شد. در آن زمان مکان یابی هایی هم انتخاب شد و چند نقطه هم که مناسب ترین آنها اطراف گلپایگان و محلات و یک نقطه نزدیک اقلید استان فارس و حتی استان سمنان بود، در هیئت دولت آن دوره مطرح شد؛ حتی برآوردهایی هم برای هزینه انتقال محاسبه شد اما دولت درمجموع تصویب نکرد. در دولت نهم و دهم نیز به سفارش یکی از معاونت های ریاست جمهوری، مطالعه درباره انتقال پایتخت اداری به شهر جدید پرند آغاز شد و حتی در سطحی از زمین های خام این منطقه برای پذیرش دستگاه های دولتی جانمایی صورت گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *