هوا پس است

نه باد و باران به کمک شهرهای آلوده می آید و نه مسئولان؛ آلودگی هوا این روزها آنقدر تکراری شده که شاید خیلی ها دیگر حوصله نداشته باشند برای خواندن این سطرها وقت بگذارند، اما باید آنقدر گفت و نوشت تا شاید به مسئولان بر بخورد و تصمیم بگیرند برای حل این بحران چاره ای بیندیشند.

 

۱۱۲ روز هوای ناسالم در مقابل فقط یک روز هوای پاک در پایتخت؛ مرگ سالانه ۵۰۰۰ ایرانی بر اثر آلودگی هوا و افزایش سه برابر مرگ های زودرس، بیشتر شبیه یک فاجعه است تا صرفا اعلام یک آمار رسمی، اما انگار این آمار بیش از این که دل دستگاه های متولی رسیدگی به بحران آلودگی هوا را بلرزاند، شهروندان هشت کلانشهر آلوده کشور شامل تهران، اصفهان، مشهد، تبریز، اراک، اهواز، شیراز و کرج را نگران کرده است.

 

گویی این تقدیر ساکنان کلانشهرهای کشورمان است که هفته ها و ماه ها بگذرد و آنها همچنان در محاصره آلاینده های سمی برای زنده ماندن تقلا کنند و ناامیدانه به مرگ تدریجی تن بدهند.

 

پرونده ۱۷ ساله آلودگی هوا

 

مردم هم اگر یادشان نباشد، سازمان ها و دستگاه های اجرایی که بطور مستقیم و غیرمستقیم پایشان در پرونده آلودگی هوا گیر است، حتما ۱۷ سال پیش را خوب به یاد دارند.

 

سال ۷۴ وقتی برای اولین بار وضع هوای پایتخت در شرایط ناسالم قرار گرفت، مسئولان اجرایی کشور به تکاپو افتادند و در نهایت کار به جایی رسید که در همان سال مجلس برای کاهش آلودگی هوای تهران و دیگر کلانشهرهای کشور لایحه کاهش آلودگی هوا را به تصویب رساند.

 

براساس این قانون ۱۸ دستگاه موظف شدند هر کدام در چارچوب وظایف و مسئولیت های خود، آلودگی هوای پایتخت و دیگر کلانشهرهای کشور را کاهش دهند.

 

همه چیز در این قانون پیش بینی شده و قرار بود این طرح تا پایان برنامه چهارم توسعه به بار بنشیند و هوای کلانشهرهای آلوده و بخصوص پایتخت به همان روزهایی برگردد که نشانی از آلودگی نداشت، اما تدوین آیین نامه اجرایی این قانون چهار سال طول کشید و همین موضوع بهانه ای شد برای این که خیلی از دستگاه های اجرایی متولی این قانون را چندان جدی نگیرند.

 

یورش ریزگردهای مهاجم

 

سال ۸۸ وقتی ریزگردهای مهاجم برای اولین بار وارد استان های غربی کشورمان شد، همراه خود گرد و غبار شدید، آلودگی، کاهش قدرت دید و مشکلات تنفسی را برای ساکنان این شهرها سوغات آوردند.

 

اهالی شهرهای مرزی و غربی کشور مانند ایلام، کرمانشاه، خوزستان، بوشهر، کردستان، همدان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، زنجان، اراک و اصفهان، مهم ترین استان هایی بودند که ریزگردها مهمان ناخوانده شهرشان شدند.

 

هر چند آن زمان برخی کارشناسان به سازمان ها و دستگاه های اجرایی مسئول درخصوص عواقب و اثرات سوءحضور این مهمان های ناخوانده هشدار دادند و از آنها خواستند که هر چه سریع تر در این باره چاره اندیشی کنند، اما هیچ کس این موضوع را جدی نگرفت.

 

اگرچه مسئولان سازمان محیط زیست در یک سال اخیر مدام از قرارداد همکاری با عراق برای ریشه کنی ریزگردها سخن می گویند، اما متاسفانه تاکنون برخلاف وعده های داده شده، عراق اقدام خاصی در این زمینه انجام نداده است و باز هم این مردم شهرهای مرزی هستند که تاوان ورود ریزگردهای مزاحم را با مختل شدن زندگی و سلامت شان می پردازند.

 

کلکسیون طرح های شکست خورده

 

نگاهی گذرا به پرونده چند ساله آلودگی هوا نشان می دهد در این سال ها هر بار که میزان آلاینده ها در کلانشهرها و بخصوص پایتخت از حد مجاز فراتر رفته و آلودگی هوا در شرایط اضطرار قرار گرفته است، راهکارهای مختلفی برای خارج شدن از شرایط بحران نیز به اجرا گذاشته شده است؛ راهکارهایی که همواره پس از اجرا، نظرات موافق و مخالف بسیاری را به دنبال داشته است.

 

آبپاشی و مه پاشی

 

دو سال پیش وقتی چند روز متوالی آلودگی هوای پایتخت در شرایط اضطرار قرار گرفت، مسئولان استانداری تهران با پیشنهاد آبپاشی آسمان شهر خیلی ها را غافلگیر کردند.

 

شهروندان تهرانی روز شانزدهم آذر ۸۹ در محدوده خیابان های آزادی تا یافت آباد، آزادی ـ انقلاب، شهید مطهری و طالقانی و دیگر مناطق مرکزی شهر تردد می کردند بالگردهایی را بالای سرشان دیدند که آسمان شهر را آبپاشی می کردند، اما این کار هم تاثیر چندانی در کاهش آلودگی نداشت چون یک ساعت بعد از آبپاشی آسمان تهران، مرکز هماهنگی اطلاع رسانی آلودگی هوای تهران از افزایش میزان غلظت تمام آلاینده ها بجز منواکسیدکربن نسبت به روز گذشته خبر داد!

 

پس از تجربه ناموفق آبپاشی، این بار دو ماه پیش با تشدید آلودگی هوا مسئولان استانداری تهران به جای آبپاشی، پیشنهاد مه پاشی را مطرح کردند!

 

این پیشنهاد هم از سوی بسیاری از کارشناسان زیست محیطی رد شد چرا که آنها معتقد بودند مه پاشی برای آلودگی های هوا با مقیاس وسیع در حد تهران کاربرد ندارد و آبپاشی زمین و آسمان تنها در حد مسکن های یک ساعته عمل می کند.

 

افزایش قیمت بنزین

 

برای بررسی این پیشنهاد، چند سالی به عقب برگردیم؛ هنگامی که قیمت بنزین افزایش یافت. استدلال پیشنهاددهندگان این بود که افزایش قیمت بنزین باعث خواهد شد شهروندان کمتر از خودروی شخصی استفاده کنند و به این ترتیب آلودگی هوا نیز کاهش خواهد یافت، اما هم اکنون با گذشت چند سال از افزایش قیمت بنزین و سهمیه ای شدن آن، نه تنها آلودگی کاهش نیافته بلکه تعداد روزهای آلوده نیز هر سال نسبت به گذشته رو به افزایش است.

 

جایگزینی خودروهای فرسوده

 

از رده خارج کردن خودروهای فرسوده و جایگزین کردن خودروهای نو با آلایندگی کمتر شاید جزو بهترین مصوبه هیات وزیران در سال ۸۴ بود که اگر در این سال ها به درستی اجرا می شد می توانست در بلندمدت تاثیر مثبتی بر کاهش آلودگی هوای کلانشهرها و بخصوص پایتخت داشته باشد، اما متاسفانه با گذشت هشت سال از این مصوبه قانونی روند کند خروج خودروهای فرسوده موجب شد این برنامه نیز نیمه کاره رها شود.

 

تعطیلی و تردد نوبتی خودروها؛ مسکن های موقت

 

شهروندانی که در کلانشهرهای آلوده زندگی می کنند و بخصوص پایتخت نشین ها که ماه هاست آلودگی هوا بر آسمان شهرشان سایه انداخته است، حالا دیگر خوب می دانند وقتی شرایط آلودگی هوا به مرحله اضطرار برسد، باید خودشان را برای اجرای دو راهکار تکراری آماده کنند.

 

تعطیلی و طرح تردد زوج و فرد خودروها آن هم از در منزل، دو راهکاری که هر کدام در زمان اجرا برای خودشان بی دردسر برای شهروندان نیستند.

 

نکته جالب این که بسیاری از مسئولان ترافیکی شهر و متولیان زیست محیطی بارها تاکید کرده اند اجرای این دو راهکار مانند مسکن های موقتی است که در طول این سال ها به دلیل تکراری شدن اثربخشی خود را از دست داده است.

 

وحید نوروزی، عضو کارگروه مواقع اضطراری آلودگی هوای تهران معتقد است: جز اجرای راهکارهایی که طی سه سال اخیر در شرایط بحرانی آلودگی هوا در کمیته مواقع اضطرار آلودگی هوا که به صورت لحظه ای برای اجرا تصویب می شد چاره ای وجود ندارد چون باید کاری کرد که در همان لحظه منابع انتشار آلودگی هوا متوقف شود تا لطف خدا شامل حال مسئولان و شهروندان شود که نسیمی بوزد و بارانی بیاید و از آلاینده ها کاسته شود و دوباره چون متاسفانه فراموشکار هستیم، این وضع را از یاد می بریم تا باز هم چند وقت دیگر با تکرار شرایط بحرانی مواجه شویم.

 

کابوس روزهای آینده

 

افزایش سه برابری مرگ های زودرس در کلانشهرهای آلوده و بویژه پایتخت، کاهش پنج سال از عمر ساکنان شهرهای آلوده و افزایش ۱۳ درصدی ابتلا به بیماری های قلبی و تنفسی، این وضع ناخوشایندی است که آلودگی هوا برای ساکنان شهرهای آلوده رقم زده است، اما تصویری که مشاور زیست محیطی شهرداری تهران از شرایط آینده آلودگی هوای پایتخت پیش رویمان می گذارد، تلخ تر از اینهاست.

 

نوروزی هشدار می دهد: اگر بی تفاوتی ها و کم کاری ها نسبت به اجرای برنامه جامع کاهش آلودگی هوا در کلانشهرها و بخصوص پایتخت ادامه پیدا کند با وضع فعلی تا ده سال آینده نه تنها هیچ اتفاقی درخصوص کاهش آلودگی هوا رخ نخواهد داد بلکه شرایط به مراتب وخیم تر از هم اکنون خواهد شد.

 

چشم به راه هوای پاک

 

آسمان آبی و هوای پاک؛ کی قسمت ساکنان شهرهای آلوده خواهد شد؟ کسی نمی داند.

 

شاید اگر روند لاک پشتی از رده خارج کردن خودروهای فرسوده سرعت بگیرد، مالکان خودروهای گریزان از معاینه فنی دست از یکدندگی بردارند، خودروسازان داخلی استانداردهای زیست محیطی (یورو ۴) را در تولیدات خود جدی بگیرند، تزریق خودرو و موتورسیکلت به خیابان ها و معابری شهری قانونمندتر شود، ممنوعیت تردد خودروهای فرسوده اجرایی شود، صنایع آلاینده به خارج از شهرها منتقل شوند، استانداردهای زیست محیطی در سوخت مصرفی خودروها رعایت شود و ده ها اگر دیگر؛ شاید آن وقت باز هم چشمان ساکنان شهرهای آلوده به دیدن آسمان آبی و هوای پاک روشن شود.

پوران محمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *