سالهاست نیمههای پاییز که میشود نفسها در سینه حبس میماند و روی صورتها بهجای شالگردن ماسک مینشیند.
سالهاست که مردم کوتاهترین مسیرها را هم با سرفههای خشک طی میکنند و هر از چند گاهی از درد و سوزش، دستشان را روی سینه میگذارند. نیمههای پاییز که میشود انگار طبق توافقی از پیش تعیینشده تابلوهای سنجش کیفیت هوا، موظف به نشاندادن بالاترین نقطه غلظت آلایندهها هستند و مردم چشم بر آسمان میشوند تا مگر بادی بوزد یا ابری ببارد.
این روزها میزان آلودگی هوای شهرهای صنعتی ایران از مرز هشدار گذشته اما هنوز اقدامی مؤثر در این زمینه انجام نگرفته است. موضوع توجه به آلودگی هوا از سالهای دور از سوی کارشناسان مطرح میشد. بهعنوان مثال سال ۷۲ بود که جمعی از پزشکان نسبت به آلودگی هوای تهران هشدار جدی دادند. در آن مقطع پزشکان قلب و ریه و کارشناسان محیطزیست در بیانیهای اعلام کردند که متأسفانه سادهانگاری، مماشات و پردهپوشی باعث شده واقعیت خطرناکی که زندگی شهروندان ما را تهدید میکند نادیده گرفته شود.
حتی در آن سال، کارشناسان استفاده از باران مصنوعی را هم برای کاهش آلودگی هوای پایتخت توصیه کردند. آنها معتقد بودند که کاهش پوشش گیاهی موجب شده است که میزان آلودگی هوا بالا برود؛ بنابراین برای کاهش آلودگی هوا باید از باران مصنوعی بهره برد تا هم کاشت دیم رونق بگیرد و هم از میزان غلظت آلایندهها کم شود.
۶بهمن سال ۷۲ هم نمایندگان ملت در مجلس کلیات طرح جلوگیری از آلودگی هوا را تصویب کردند که به موجب آن طرح هر عملی که آلودگی هوا را بهدنبال داشته باشد ممنوع شد. تمامی خودروها موظف به انجام معاینه فنی شدند و مقرر شد که بهمنظور حفظ محیطزیست شهرها، کارخانجات آلاینده از شهرها و اطراف آنها به نقاط دیگری انتقال یابند.
الان ۲۵سال از تصویب آن طرح گذشته اما همچنان هوای شهرها آلوده است و در اجرای ممنوعیتهای محیطزیستی مماشات میشود.