نفس‌تنگی در هوایِ آلوده شهر

«تعامل مردم و دستگاه های اجرایی برای کاهش آلودگی هوا؛ صیانت از میراث طبیعی؛ عاملی در توسعه گردشگری و آیت الله شهید مفتح؛ الگویی برای وحدت حوزه و دانشگاه» از جمله مهمترین موضوعات اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود که در مطبوعات امروز (سه شنبه) برجسته شده است.

**تعامل مردم و دستگاه های اجرایی برای کاهش آلودگی هوا
آلودگی هوا یکی از انواع مشکلات زیست‌محیطی است که بقا و سلامتی موجودات زنده از جمله انسان را تهدید می‌کند. دولت به تنهایی نمی‌تواند این اقدامات را انجام دهد بلکه این مستلزم کمک‌ها و همکاری های مردم نیز است.

روزنامه «ابتکار» در گزارشی با عنوان «ساختارِ بیمار، شهروندِ مقصر» نوشت: در هشتاد و ششمین روز پاییز ۱۳۹۷ آلودگی هوا، آسمان ۶ کلان‌شهر ایران از جمله اصفهان، کرج، اهواز، اراک، تهران و ارومیه را تیره کرد تا برای چندمین‌بار به مسئولان و متولیان شهری ایران بگوید اقداماتی که برای کاهش آلودگی هوای کلان‌شهرها انجام داده‌اند اثرگذار نبوده و باز هم برای نجات از این مخمصه باید دست به دعا برداشت تا باران و باد بیایند و شهر را نجات دهند. مسئولان اما انگشت انتقاد را به سمت شهروندان نشانه می‌روند. شهروندانی که قوانین و مقرراتی که برای کاهش آلودگی هوا وضع شده‌اند را دور می‌‌زنند. در طول چند سال اخیر اقدامات بسیاری از طرح lez تا طرح ۱۰۰ روزه شهرداری برای کاهش آلودگی هوا ارائه و اجرا شده اما به نظر می‌رسد که مجموعه این اقدامات به افزایش روزهای پاک کمک نکرده است.

در ادامه می خوانیم: معاینه فنی خودروها آخرین اقدام متولیان پاکی هوا برای کاهش آلودگی هوا بوده است. اقدامی که باز هم شهروندان آن را دور زده‌اند و متولیان اجرای آن تخلف کرده‌اند. مسئولان برای آنکه برای یک بار پیروزی طرح خود را بینند می‌گویند قرار است ناظری برای متولیان اجرای این طرح بگذارند. اقدامی که خود هزینه و بار مالی دیگری بر دوش کشور می‌گذارد. بسیاری‌ معتقدند باید شهروندان قانون‌گریز را اصلاح کرد، شاید با کار فرهنگی حتی به زور تهدید و تنبیه.

روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «تعطیلی مدارس تأثیری در کاهش آلودگی هوا ندارد» می نویسد: این روزها دوباره بحث آلودگی هوا به‌علت افزایش غلظت آلاینده‌ها در صدر خبرها قرار گرفته است. موضوعی که با مطرح شدنش کمیته اضطرار تشکیل می‌شود و اولین راهکار این کمیته هم تعطیلی مدارس کشور است. آن‌طور که مسئولان آموزش و پرورش می‌گویند از سال ۹۱ تا حالا در دو ماهی که هوا آلوده بوده است (آذر و دی ماه) ۳۰ روز مدارس کشور تعطیل شده است. بر اساس آماری که مسئولان وزارت آموزش و پرورش داده‌اند، هر روز تعطیلی آموزشی هزینه‌ای معادل ۱۲۰ میلیارد تومان برای دولت در پی خواهد داشت. به گفته مسئولان در هر‌حال تعطیلی مدارس، مسکنی برای رفع آلودگی هوا است و نهادهای تصمیم گیر باید برای کاهش این آلودگی راهکار مناسب پیش‌بینی کنند.

در ادامه می خوانیم: مسعود ثقفی نماینده آموزش و پرورش شهر تهران در کمیته اضطرار آلودگی هوا می گوید: این تعطیلی مدارس هیچ تأثیری در کاهش آلودگی و بهبود هوا ندارد چرا که دانش‌آموز آلاینده‌ای تولید نمی‌کند و فقط سرویس مدارس است که این سرویس‌ها هم فقط دانش‌آموزان را نمی‌آورند. آنها معمولاً در آژانس کار می‌کنند و بعد از اینکه دانش‌آموزان را به مدرسه می‌رسانند در جای دیگری کار می‌کنند. البته خود خانواده‌ها که دانش‌آموزان را می‌آورند بعد از اینکه دانش‌آموز را به مدرسه می‌رسانند به محل کار می‌روند.

روزنامه «اطلاعات» در یادداشتی با عنوان «آیا مترو نسخه شفا بخش کاهش آلودگی هواست؟» به قلم علی امام مدیرعامل شرکت مترو نوشت: شهروندان هم باید توجه داشته باشند که حمل ونقل عمومی از مزایای بسیاری چون کاهش زمان و هزینه درسفرهای درون شهری، سهولت در جابجایی، کاهش آلودگی هوا و کاهش مصرف انرژی برخوردار است و در این میان مترو به عنوان پاکترین، سریعتر‌ین، ایمن‌ترین و به طور کلی کارآمدترین شبکه حمل و نقل شهری بیشترین قابلیت و مطلوبیت را در رفع مشکلات کلانشهر تهران ازجمله معضل ترافیک و مسائل زیست محیطی دارد. سرعت، دقت ،ایمنی و ظرفیت بالای جابجایی مسافر در حمل و نقل ریلی(مترو) ازاهمیت بالایی برخوردار است و به همین دلیل لازم است بیش از پیش استفاده از سیستم حمل و نقل ریلی درون شهری مورد توجه قرار گیرد.به عبارتی با فرهنگسازی مناسب به منظور فراگیر شدن حمل و نقل پاک می توان در چارچوب ارتقای کیفیت زندگی،بهبود وضع محیط و تمرکز بر سیاست‌های انسان محورانه در راه توسعه شهرها گام برداشت.

در ادامه آمده است: معتقدم توسعه حمل و نقل عمومی پاک از جمله مترو، برای شهر تهران اولویت بسیاری دارد تا شهروندان طعم زندگی در یک شهر پاک را بچشند و مطمئناً با رویکرد جدید مدیریت شهری پیرامون گسترش حمل و نقل ریلی و با تکیه بر عزم ملی تمامی مسئولان و دست اندرکاران در مجموعه دولت ، مجلس و مدیریت شهری و با همت نیروهای متخصص بومی و به کارگیری فناوری های روز می توانیم گام مهم دیگری به سوی توسعه پایدار در بخش حمل و نقل کشور برداریم و در مسیر ظهور شهر انسانی حرکت کنیم؛ شهری که سهولت و راحتی در تردد، یکی از شاخصه های مهم آن باشد.

**صیانت از میراث طبیعی؛ عاملی در توسعه گردشگری
امروزه صنعت گردشگری به عنوان بزرگترین صنایع خدماتی دنیا اهمیت روزافزونی یافته است. به گونه ای که این صنعت با صنایعی چون نفت و خودروسازی رقابت می کند و یکی از مهمترین عوامل موثر در توسعه کشور است به طوری که به واسطه آن فرصت های شغلی، تعاملات اجتماعی و فرهنگی و حتی برنامه های حفظ محیط زیست ایجاد می شود. از این رو برای توسعه گردشگری باید به صیانت از میراث طبیعی و فرهنگی کشور پرداخت تا بتوان در سایه چنین میراثی، درآمدهای سرشاری از این صنعت به دست آورد.

روزنامه «دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان «پیش‌بینی «تلگراف» از رشد مقاصد جهانی سفر» نوشت: کمتر از دو هفته تا پایان سال ۲۰۱۸ باقی مانده است و برخی رسانه‌های جهانی فرصت مناسبی برای بررسی عملکرد و میزان موفقیت کشورهای مختلف جهان در جذب گردشگر طی ۱۲ ماه گذشته یافته‌اند. هرچند تا جمع‌آوری آمار نهایی و انتشار آن توسط «سازمان جهانی گردشگری» چندماهی باقی مانده است، اما رسانه بریتانیایی «تلگراف» یکی از رسانه‌هایی است که با جمع‌آوری برخی داده‌های پراکنده کنونی و بهره‌گیری از آمارهای به‌روز شده برخی کشورها در سامانه آماری «سازمان جهانی گردشگری»، در گزارشی به ارزیابی صنعت گردشگری کشورهایی پرداخته که به باور این رسانه در سال ۲۰۱۸ به‌طرز غافلگیر‌کننده‌ای تعداد گردشگران ورودی به آنها افزایش پیدا کرده است.

در ادامه آمده است: «تلگراف» در گزارش خود اظهار می‌کند که از شواهد آماری که در دست «سازمان جهانی گردشگری» است چنین برمی‌آید که در سال ۲۰۱۸ کشوری که بیشترین رشد را به‌لحاظ میزان درصد افزایش در تعداد گردشگران ورودی به ثبت خواهد رساند، اکوادور باشد که به‌نظر می‌رسد رشدی چشمگیر به‌میزان ۱.۵۶ درصد در تعداد گردشگران ورودی خود به‌ثبت رسانده باشد. به این ترتیب این کشور موفق شده است رقم ۱.۶ میلیون نفری تعداد مسافران ورودی به خاک خود را در سال ۲۰۱۸ به عدد ۲.۵ میلیون گردشگر نزدیک کند که این امر نتیجه یک برنامه‌ریزی بلندمدت در این کشور برای توسعه گردشگری اکوادور بوده است.

روزنامه «اطلاعات» در یادداشتی با عنوان «تلاش برای رونق گردشگری اهر» به قلم باقر رشادتی آورده است: همه می‌دانیم که جلب گردشگران در گام نخست مستلزم مدیریت جهادی و منسجم، نیازمند امکانات اولّیه رفاهی از قبیل راه و جاده‌های ایمن و عاری از خطر، خدمات مناسب آسایشی و بهداشتی بین راهی جایگاه‌های مدرن سوخت و در دسترس، استراحتگاه‌های میان راهی مصون و قابل استراحت موقّت، راه آهن، فرودگاه، هتل‌های متعارف در خور و آسان‌یاب، مراکز آبرومند خرید، سالن‌های غذاخوری شایسته گردشگران و فروشگاه‌ها یا دفاتر ارائه نمونه‌های چشمگیر صنایع دستی، فرآورده‌های دامی و کشاورزی (انواع بافتنی‌ها مثل جوراب و شال‌های پشمی، جاجیم، فرش، گلیم، ورنی، عسل، پنیر، سماق، گردو، میوه‌های خشک‌شدنی از قبیل توت و زغال اخته است که هیچ‌کدام از این‌ها در شهر دیرپای اهر و پیرامون آن (ارسباران) به دلیل رکورد ماندگار اقتصادی طی سال‌های متمادی، اصولاً حال و روز خوشی ندارد و یا در شرایطی نیست که جلوه و نمود ویژه‌ای داشته باشد!

در ادامه می خوانیم: انتظار می‌رود آستین‌های همّت جهادی و مدیریت یکپارچه و هماهنگ شهری و استانی در سطح عالی، بالا زده شود و قدم‌های موثری در راه پیشرفت و ترقی اقتصادی و رفاهی اهالی اهر ـ ارسباران، بردارند تا غبار سال‌ها کم‌توجّهی از چهره این خطهّ مهم مهین اسلامی نیز، زدوده شود.

روزنامه «جام جم» در گزارشی با عنوان «نابودی زاگرس؛ نابودی گردشگری تازه نفس» نوشت: همه تورگردان بکرترین و جذاب ترین دیدنی های ایران را طبیعت آن با کویر و کوه و جنگل های زاگرسی و غیرزاگرسی اش عنوان کرده و آنها را مهمرتین عامل جذب گردشگران خارجی می دانستند؛ اما این طبیعت بکر هنوز گردشگر چندانی به خود ندیده در حال تخریب است؛ آن هم با شدتی باور نکردنی! یکی از مناطقی که خبر تخریبش زود به زود به گوشمان می رسد و شکایت دلسوزان و طبیعت دوستان را در پی دارد، جنگل های زاگرسی در غرب کشورمان است.

در ادامه این گزارش آمده است: این بار تخریب این جنگل ها صدای جلال محمودزاده، نماینده مردم مهاباد و عضو هیات رئیسه کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس را درآورده و با هشدار در خصوص قاچاق چوب و خاک از کشور گفته متاسفانه در چند ماه گذشته برداشت از جنگل های زاگرس و غرب کشور به شدت افزایش پیدا کرده و شاهد قطع درختان بسیاری در این منطقه هستیم.

**آیت الله شهید مفتح؛ الگویی برای وحدت حوزه و دانشگاه
وحدت حوزه و دانشگاه یکی از بهترین راهکار‌ها برای ایجاد جامعه اسلامی آرمانی و پیشرفته بود که آیت الله شهید مفتح آن را دنبال می‌کرد و امروز نیز به عنوان الگویی برای آن تبدیل شده است. این ۲ نهاد در رساندن جامعه به اهداف متعالی خود وظایفی را برعهده دارند. هر ۲ قطب علمی کشور هستند که باید نشان دهند بین دین و علم هیچ تعارضی وجود ندارد بلکه این ۲ با کمک یکدیگر می‏توانند راهگشای سعادت انسان باشند.

روزنامه «جوان» در یادداشتی با عنوان «مفتح؛ شهید راه وحدت حوزه و دانشگاه» به قلم سید محمود نوربخش آورده است: ایجاد جامعه اسلامی پیشرفته یک ضرورت و نیاز انقلابی است؛ جامعه‌ای که در آن دین خدا مورد توجه قرار گیرد. جامعه اسلامی پیشرفته زمانی تحقق پیدا می‌کند که با پرورش متخصصان مسلمانی که نه تنها با پیشرفت در تکنولوژی و رشته تخصصی خود بلکه در مسائل دینی و فراگرفتن احکام الهی در همه شئون زندگی تعلیم و تمرین شود. شهید مفتح نماد عینی و تبلور یافته انسانی بود که در بستر ایجاد یک جامعه اسلامی آرمانی، دنبال وحدت حوزه و دانشگاه بود.

در ادامه می خوانیم: شهید والامقام دکتر مفتح در راه تحقق این اندیشه و آرمان بلندی که از اندیشه امام راحل (ره) برخاسته بود، کوشش‏های ‏ بی‌وقفه‏ای انجام داد. او معتقد بود که «دانشگاهیان، با فراگیری علوم اسلامی و ایجاد روح زهد و تقوا و حوزویان با تسلط بر علوم روز در راه تبلیغ معارف الهی، گام بردارند.»

روزنامه «مردم سالاری» در یادداشتی با عنوان «محمدمفتح؛ شهید حوزه و دانشگاه» می نویسد: محمد مفتح در ۲۸ خرداد ۱۳۰۷ در همدان به دنیا آمد. او در حوزه علمیه همدان، مدرس ادبیات فارسی و عربی بود. مفتح از کودکی در محضر پدر به فراگیری ادبیات پرداخت و پس از گذراندن دوره ابتدایی، جهت فراگیری معارف اسلامی به مدرسه «آخوند ملاعلی» وارد شد و پس از مدتی جهت استفاده از محضر اساتید بزرگ به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد و در مدرسه «دارالشفاء» با جدیت فراوان به کسب علوم معارف پرداخت و از محضر بزرگانی چون آیات سید محمد حجت کوه کمره‌ای، بروجردی، سید محمد محقق (داماد)، علاّمه طباطبایی صاحب المیزان و امام خمینی (ره) استفاده کرد و خود مدرسی بزرگ در حوزه شد. مفتح در حالی که در قم استادی بزرگ بود، پا به عرصه دانشگاه گذاشت. وی که در حوزه علمیه به درجه اجتهاد رسیده بود، در دانشگاه نیز موفق به اخذ درجه دکتری گردید.

در ادامه آمده است: بعد از پیروزی انقلاب برای تشکیل کمیته‌های انقلاب اسلامی فعالیت چشمگیری کرد و خود سرپرستی کمیته منطقه۴ تهران را به عهده داشت. آخرین مسؤولیت وی، سرپرستی دانشکده الهیات و عضویت در شورای گسترش آموزش عالی کشور بود که به نحو شایسته در این سنگرها انجام وظیفه نمود و در طی این دوران همچنان مسؤولیت امامت جماعت مسجد قبا را نیز بر عهده داشت. سرانجام آیت الله مفتح، پس از عمری تلاش و جهاد مستمر و خستگی ناپذیر در راه تبلیغ دین، در ساعت ۹ صبح روز ۲۷ آذر سال ۱۳۵۸، هنگام ورود به دانشکده الهیات، توسط عناصر منحرف گروهک فرقان هدف گلوله قرار گرفت و به فیض عظیم شهادت نایل آمد.

روزنامه «قدس» با درج گزارشی با عنوان «حوزه و دانشگاه؛ وحدت در تراز«دوره امام و امت» نوشت: دانشگاه یک نهاد علمی برآمده از متن عالم مدرن است و لذا با تاریخ و سنت های علمی ما تفاوت های چشمگیری دارد. انقلاب اسلامی از ابتدا در صدد بوده ایت سوغات عالم مدرن را در ذیل خو مهنایی جدید بخشد و به وزن هویت خود به آن نیز هویتی نو دهد. انقلاب فرهنگی در فروردین ۵۹ شاید واضح ترین حرکت عملی سال های آغازین انقلاب برای تحقق این امر بود و البته در طی دهه های اخیر، می توان نمونه ای عملی دیگری برای تامین این دغدغه مانند تاسیس نهادهای به اصطلاح دوزیست (حوزوی- دانشگاهی) شاهد آورد.

در ادامه این گزارش آمده است: ایده وحدت حوزه و دانشگاه را نیز ذیل همین رویکرد باید فهمید. به عبارتی اگر بپذیریم نهاد دانشگاه به دلیل هویت غربی زادگاهش، چالش هایی با پدیده انقلاب اسلامی دارد، اما حوزه که به روایت مشهور بستر و زادگاه انقلاب است در تلقی اولیه تعارض ماهوی و ریشه داری با انقلاب اسلامی ندارد و لذا نزدیک شدن دانشگاه به حوزه می تواند به هم افق کردن آن با انقلاب اسلامی مدد رساند. اما برخلاف قضاوت فوق، اگر نگاهی عمیق تر به واقعیت حوزه داشته باشیم روشن می شود که این تلقی آن چنان که سر راست و واضح می نماید نیست. به چه دلیل؟ به این دلیل که ما اساسا با یک حوزه مواجه نیستیم و با گونه ای مختلفی از حوزه مواجهیم لذا باید به این پرسش هم بیندیشیم که وحدت دانشگاه با کدام حوزه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *